کد مطلب:152295 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:182

شیعه شدن راننده ی ارمنی
یكی از رانندگان اتوبوس شهرستان قم نقل كرد در ایامی كه راه عتبات عالیات باز بود، من مرتبا از قم به كاظمین علیهماالسلام مسافر می بردم و از آنجا نیز مسافران را به قم می رسانیدم. در یك نوبت كه از كاظمین علیهماالسلام مسافر زده بودم و می آمدم، به گردنه ی پاطاق، كه نسبتا گردنه ی سختی است؛ رسیدم.


در وسط گردنه دیدم ماشین نفت كشی از سر گردنه پیدا شد. قدری كه آمد من متوجه شدم ترمز او بریده است و اكنون آن ماشین بر حسب عادت می آید و ماشین مرا زیر می گیرد و شصت مسافری را كه همه زوار قبر امام حسین علیه السلام می باشند له و نابود می كند، و اصلا راه فراری هم برای خود نمی دیدم. دستم به طرف در رفت تا آن در را كه در پهلوی خود بود باز نمایم و خود را به بیرون پرتاب كنم تا اقلا خودم كشته نشوم، كه ناگاه ماشین نفت كش كه به سرعت به طرف ما می آمد، سرش برگشت و به كوه خورد و متوقف شد!

من اتوبوس را نگاه داشتم و به طرف نفتكش دویدم و دیدم درب ماشین به كوه گیر كرده و راننده صدمه ای ندیده است و لكن نمی تواند از ماشین بیرون آید. به زحمت درب ماشین را باز كردیم و راننده را بیرون كشیدیم.

به مجرد آنكه راننده از ماشین بیرون آمد، سؤال كرد: شما چه مذهبی دارید؟ گفتیم: مسلمان و شیعه می باشیم. گفت: مرا به دیانت اسلام و مذهب شیعه دلالت نمایید! زیرا من ارمنی هستم و به كیش نصرانیت معتقدم. گفتیم: بگو أشهد أن لا اله الا الله و أن محمدا رسول الله.

پس از آنكه شهادتین را بر زبان جاری ساخت، پرسید: حضرت عباس علیه السلام كیست؟ ما گفتیم: حضرت عباس فرزند اولین امام، حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام است. سپس سؤال كردیم: چرا تو از حضرت عباس علیه السلام سؤال می كنی؟ وی گفت: در ایران كه رانندگی می كردم، رفقای راننده ی شیعه می خواستند مرا به مرام تشیع دلالت و رهبری نمایند و لكن من قبول نمی كردم. آنان از راه دلسوزی و نصیحت به من فرمودند هرگاه در جایی بیچاره شدی و خواستی خود را از گرفتاری برهانی، بگو: یا اباالفضل العباس علیه السلام و او قطعا از تو دادرسی خواهد نمود.

این مطلب در ذهن من بود، تا اینكه اكنون چون ماشین من از بالای گردنه سرازیر


شد؛ ناگاه ترمز آن برید و من یقین كردم كه ماشینم به ته دره سقوط می كند وبدنم قطعه قطعه می شود، لذا ناچار شدم و چند مرتبه گفتم: یا اباالفضل العباس.

آری، ماشین مرا حضرت ابوالفضل علیه السلام حفظ نمود و جان مرا نیز او نگاهداری كرد و من ثلث درآمد ماشین خود را وقف او نمودم و تا زنده باشم در راه روضه خوانی او مصرف می نمایم و همانجا با انگشت خود و مركب، در جلو ماشین نوشت: شركت با اباالفضل العباس علیه السلام. [1] .


[1] چهره ي درخشان ج 1، ص 532، به نقل از منهاج البيان علي نهج الاخبار و القرآن ص 24 تأليف شيخ علي قرني گلپايگاني.